اول از هر چیز باید بگوییم  اینکه بعد از پیامبر صل الله علیه واله وسلم به مرور زمان در دین اسلام انواع فرقه ها به وجود آمدند وهر کدام خود را برحق می دانند قبلا خود پیامبر در این مود پیش بینی کرده بودند و در حدیثی این چنین می فرمایند:

از پیامبر صلَّ الله علیه وآله وسلَّم روایت است که فرمودند:امت من به هفتاد وسه فرقه تقسیم می شود که همه ی آنها در آتش جهنم هستند مگر یک فرقه، گفته شد(فرقه ی نجات یافته) کدام است؟(پیامبر)فرمودند: آنچه که من ویاران من امروز بر آن هستیم

روي عن رسول الله -صلى الله عليه وسلم- أنه قال:  ستفترق أمتي على ثلاث وسبعين فرقة، كلها في النار إلا واحدة  وفي رواية:  قيل: فمن الناجية؟ قال: ما أنا عليه وأصحابي  رواه جماعة من الأئمة .

وهذا الحديث رواه الترمذي في سننه، ورواه ابن ماجه، ورواه الإمام أحمد في المسند، والحاكم في المستدرك، وهو حديث مشهور وله طرق متعددة

نتیجه ای که از این حدیث می توانیم بگیریم این است که 

اولا:نمی توان جلو  پیدایش فرقه ها را در ادیان الهی و از جمله اسلام گرفت

ثانیا :در گیر ودار تبلیغات فرقه ای هم اگر بخواهیم می توانیم راه صحیح واصلی را بیابیم

ثالثا:راه صحیح و اصلی در هر زمانی می تواند مشخص باشد و پیروان خود را هم دارد

این حدیث منطبق بر آیات الهی است که  خدا پیامبر را الگویی برای مسلمانان معرفی می کند پیروی از سنّت پیامبر صل الله علیه وآله وسلم بعد از قرآن بر هر مسلمانی لازم است و دین جز با پیروی از سنّت پیامبر کامل نمی شودهمچنین قرآن به ما یادآوری می کند که کسانی که از پیشگامان اولیه اسلام (مهاجرین وانصار) پیروی کردند  مورد رحمت خدا قرار گرفتند

 لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يرْجُو اللَّهَ وَالْيوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا

مسلما براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيکويي بود، براي آنها که اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مي‌کنند.  احزاب 21

و خدا و پيامبر را اطاعت کنيد، تا مشمول رحمت شويد!  آل عمران 132

و خدا و پيامبرش را اطاعت کنيد اگر ايمان داريد!  انفال  1

اي کساني که ايمان آورده‌ايد! اطاعت کنيد خدا را، و اطاعت کنيد رسول (خدا) را، و اعمال خود را باطل نسازيد!   محمد  33

ویا در این آیات   نور 54   مجادله 13   التغابن 12   آل عمران 32    نساء 59   انفال 20 و46   مائده  92

پس از آیات قران اینگونه بر می آید که خدا برای این دین یک الگو ومربی مجهز به وحی فرستاده  که در زمان حیاتش شاگردان بسیاری را تربیت و تزکیه کرد و پیروی از پیامبر صل الله علیه واله وسلّم مربوط به زمان ایشان نیست و امروزه احادیث پیامبر گرد آوری شده و صحیح وضعیف آن مشخص شده است

هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يتْلُو عَلَيهِمْ آياتِهِ وَيزَكِّيهِمْ وَيعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ

و کسي است که در ميان جمعيت درس نخوانده رسولي از خودشان برانگيخت که آياتش را بر آنها مي‌خواند و آنها را تزکيه مي‌کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت مي‌آموزد هر چند پيش از آن در گمراهي آشکاري بودند!  جمعه  2

واینگونه بود که این شاگردان رسول الله که در مکتب وحی تربیت وتزکیه شده بودند بعد از ایشان  قرآن وسنت صحیح را به نسل های بعدی رساندند

تا جایی که قران کسانی را که از سابقین اسلام  پیروی می کنند می ستاید

پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و کساني که به نيکي از آنها پيروي کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند؛ و باغهايي از بهشت براي آنان فراهم ساخته، که نهرها از زير درختانش جاري است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و اين است پيروزي بزرگ!  توبه  100

همین اصحاب وپیروان راستین و شاگردان مکتب وحی بودند که خدا از آنها به عنوان مومنان حقیقی یاد می کند

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ(الأنفال/74)

و آنها که ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و ياري نمودند، آنان مؤمنان حقيقي‌اند؛ براي آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزي شايسته‌اي است.

 

امّا نکته بسیار مهم: سوالی که اینجا پیش می آید این است اگر سنت پیامبر هم مشخص است پس چرا در میان اهل سنت مذهب هایی چون شافعی حنفی ومالکی و حنبلی وجود دارد

جواب:چهار مذاهبی که در چهارچوب اهل سنت وجماعت هستند راه وروش همه آنها بر مبنای پیروی از قرآن و سنت پیامبر است اگر دین را در یک حالت کلی به دوقسمت عقیده واحکام تقسیم کنیم تمامی این مذاهب در اصول عقیده و دین ویا ارکان اسلام وایمان  یک برداشت را دارند اما درمورد فقه و احکام بعضی برداشت ها متفاوت است  واین همان مسئله اجتهاد را می رساندکه راه را برای اظهار نظر در مورد مسلائل فقهی بر حسب شرایط زمان ومکان باز می گذارد مسئله ی دیگر این است که علمای بزرگواری چون ابوحنیفه ،شافعی ]مالکی و... ..  در زمان خود به تمامی احادیث مربوطه دسترسی نداشتند واحادیث به شکل امروزی جامع وتدوین نشده بود و براساس علوم  مربوطه صحیح و ضعیف ان مشخص نشده بود

اما امروزه بر روی احادیث بسیار کار شده است و تقریبا امروزه اکثر کتاب های فقهی اهل سنت را که می نویسند نظر هر چهار مذهب و دلیل هایشان را نوشته و  واحادیث صحیح مربوطه وآراء جدید را هم می نویسند که شخص خود می تواند نظر راجح یا برتر را انتخاب کند